بنابراین لازم است که برای رشد و پیشگیری از بروز مشکلات در آینده به مراجع کمک شود تا نسبت به برخی کاستی ها، حقائق و ناهماهنگی ها آگاه شود. معمولا متخصصان مشاوره و روان درمانی کاربرد این فن را در موقعیت های زیر ضروری می دانند:
- ناهماهنگی بین رفتار کلامی و غیرکلامی
- عدم توجه به زمان فعلی و تاکید زیاد بر گذشته یا آینده
- عدم بیان یک مطلب و صحبت از مطالب تکراری در مشاوره
- عدم آگاهی از یک یا چند رفتار خود تخریبی
- متهم ساختن دیگران و استفاده زیاد از مکانیسم دلیل تراشی و فرافکنی
- عدم هماهنگی بین رفتار فعلی و اهداف فرد در زندگی
- عدم هماهنگی بین باورهای مراجع و حقائق موجود
- عدم هماهنگی بین صحبت ها و ادعاهای فرد و رفتارهای او در زندگی
- عدم هماهنگی بین افکار و احساسات مراجع
5 نکته مهم درباره کاربرد فن مواجهه:
1. زمان کاربرد:همیشه استفاده از فنون مشاوره و به ویژه مواجهه به هوشمندی و خلاقیت مشاور و از طرفی به میزان آمادگی مراجع برای پذیرش آن بستگی دارد. ملاک کارآمدی این فن، پذیرشی است که مراجع از اطلاعات ارائه شده دارد. بنابراین از آنجا که این فن بیشترین تنش را برای مراجع دربردارد حتما بایستی نسبت به موقعیت کاربرد آن توجه کرد. متخصصان بر این باورند که زمینه کاربرد مواجهه، ایجاد اعتماد در مراجع و بالا بودن کیفیت ارتباط حسنه است وگرنه مراجع قادر به درک و هضم اطلاعات دریافتی نخواهد بود. دقیقا همانند محاوره های روزمره که مردم عقیده دارند «حرف حساب تلخ است». پس این هنر مشاور است که حرف حساب تلخ را برای مراجع پذیرا جلوه دهد.
2. ساختار فن: مواجهه را می توان به دو شیوه بکار برد: مستقیم و غیرمستقیم. در شیوه مستقیم می توان از جملات خبری و در شیوه غیرمستقیم می توان از سئوال باز استفاده کرد. معمولا مشاوران ترجیح می دهند که از شیوه سئوالی آن استفاده کنند آنهم بدین علت که فرصت کاوش در تجربه فردی را فراهم می آورد. یعنی درمانگر بجای اشاره مستقیم به ناهماهنگی ترجیح می دهد که سئوال باز بپرسد تا مجال تفکر و کشف ایجاد گردد.
3. فن تکمیلی مواجهه:به نظر می رسد که بهتر است قبل کاربرد مواجهه از یک اظهار نظر یا ابراز احساس در مشاوره بهره برد. زیرا معمولا مراجع نیاز دارد که از یک طرف قبل به چالش کشیده شدن متوجه شود که مشاور به خوبی وی را زیر نظر دارد و به صحبت هایش گوش داده است. و از طرفی دیگر باید بداند که تمام صحبت هایش به راحتی از سوی مشاور کارآزموده مورد قبول واقع نمی شود. از این جهت استفاده از فن ابراز نظر یا ابراز احساس می تواند در انتقال آنچه که مشاور در لحظه دریافته است موثر واقع شود.
4. مقایسه مواجهه با بازخورد:شاید سئوال بسیاری از افراد این باشد که چه ارتباطی بین این فن و بازخورد در مشاوره وجود دارد. همانطور که می دانیم فن بازخورد برای مطلع ساختن مراجع از پیامدهای نمونه ای از رفتارش در روابط بین فردی اشاره دارد و ساختار آن بدین گونه است: «من احساس .......... می کنم وقتی شما .............». در اینجا حوزه کاربرد بازخورد صرفا رفتار عینی مراجع است که می تواند رفتاری مطلوب باشد و یا رفتاری نامطلوب. اما مواجهه هم در حوزه رفتار می تواند بکار رود و هم حوزه احساسات و افکار مراجع و صرفا در ارتباط با کاستی ها و ضعف های اوست. بنابراین می توان گفت به لحاظ هدف هر دو در جهت آگاهی بخشی هستند ولی به لحاظ زمینه کاربرد با هم فرق دارند و به نوعی می توان اشاره کرد که کاربرد هریک در حوزه های متعددی است که نیاز به درایت مشاور دارد.
5. نحوه ارائه اطلاعات:فراموش نکنید که در مشاوره بحث آگاهی بخشی همواره از طریق ارائه اطلاعات به طور مستقیم و سرراست به مراجع نیست بلکه کاملا بستگی به رویکرد نظری مشاور دارد که این کار را چگونه انجام دهد. در شیوه های مستقیم مانند نظریه عقلانی - عاطفی - رفتاری الیس، مشاور تصمیم می گیرد که خود به نگرش مراجع جهت دهد و از این بابت در نقش آموزگار فعال عمل می کند اما در شیوه های غیرمستقیم مانند نظریه مراجع محوری راجرز، درمانگر نقش آموزش دادن را به کنار می گذارد و در جایگاه تسهیل گر وارد عمل می شود.
نمونه هایی از کاربرد:
نمونه 1:
- مراجع: من می خوام که پیشرفت کنم و به موفقیت های بزرگی برسم. دیگه از این شرایط خسته شدم و نمی خوام اطرافیانم منو یه آدم تنبل به حساب بیارن. اما از طرفی نمی دونم که چرا همه چیز دست به دست هم داده که نتونم به موقع به کارام برسم و کارای امروزم به فردا موکول میشه (ناهماهنگی بین رفتار فعلی و اهداف زندگی).
- مشاور: به نظر میرسه از دست برخی رفتارات دلخوری. می خوای بیشتر صحبت کنی؟! (مواجهه).
نمونه 2:
- مراجع: (با انگشتان گره شده و نگاه رو به پایین) من از انتخابی که برام انجام شده رضایت دارم و بدنبال این هستم که پدرم از من راضی باشه. بهرحال پدر و مادرا خیر بچه هاشون رو میخوان (ناهماهنگی بین افکار و احساسات).
- مشاور: (با تن صدای پایین، آرام و عدم نگاه مستقیم) انگار انگشتات می خوان چیزای دیگه ای بگن. اگه اونا زبون داشتن الان چی می گفتن؟! (مواجهه).
نمونه 3:
- مراجع: (با چشمان اشک بار) دلم نمی خواد دیگه درباره این موضوع صحبت کنم. دوست داشتم هیچ وقت بزرگ نمی شدم که این روزا رو ببینم. خوش به حال بچه ها که چیزی نمی فهمن. خوش به حالشون که هیچ کی باهاشون کار نداره (تمرکز بر گذشته و فرار از حال).
- مشاور: (با احتیاط) حالا که اینجایی و قرار نیست برگردی به گذشته چه چیزایی باید عوض بشه؟ (مواجهه).