خودمحوری چه مفهومی دارد؟
کودک 2 تا 7 ساله، به ویژه در سالهای پایینتر قدرت اینکه خودش را به جای فرد دیگری بگذارد، ندارد. نقطهنظر دیگران را نمیفهمد. خودش را محور کائنات میپندارد. تصور میکند همه چیز در حول و حوش او اتفاق میافتد. به این امر خودمحوری یا خودمرکزگرایی گفته میشود.
پیاژه چهطور به این تحلیل رسید؟
او آزمایش معروفی دارد به اسم آزمایش 3 کوه! ابزارهای این آزمایش این است: یک میز چهارگوش با چهار صندلی، 3 تپه مقوایی با اندازهها و رنگهای مختلف. روی یک تپه خانهای وجود دارد و روی دیگری یک صلیب. کودک روی یک صندلی مینشیند و عروسک روی صندلی در ضلعی دیگر است. قبلا از زوایای مختلف عکسبرداری شده است. اگر از بچه سوال شود که عروسک چه میگوید، بچه از بین عکسها عکسی را انتخاب میکند که خودش میبیند، یعنی نمیتواند خودش را جای فرد دیگری قرار دهد. آزمایش دیگری هم دارد به این شرح: از پسر 4 سالهای سوال میشود: «آیا برادری داری؟» میگوید بله! میپرسد اسمش چیست؟ مثلا میگوید جمشید! میپرسد آیا جمشید هم برادری دارد؟ معمولا کودک در پاسخ میگوید نه!
فهم مساله خودمحوری چه اهمیتی دارد؟
در روانشناسی امروز موضوع و مفهوم خودمحوری دارای اهمیت و ارزش زیادی است زیرا این مفهوم در رشد شناختی کودک جایگاه به سزایی دارد و از دوران حسیحرکتی (که کودک نمیتواند بین آنچه مربوط به اعمال خود اوست و آنچه به اشیاء یا اشخاص بیرونی تعلق دارد جدایی قایل شود) تا مرحله انتزاعی (که نوجوان نوعی اعتقاد به رستاخیز دارد، یعنی نظریههایی که نوجوان بر اساس آن جهان را مجسم میکند بر فعالیتهای اصلاحگرایانهای مبتنی هستند که نوجوان احساس میکند که باید مجری آنها باشد و نیز توانایی نامحدود به فکر خود نسبت میدهد. رویای آیندهای پیروزمند را در سر میپروراند و ایجاد دگرگونی در جهان بر اساس فکر را به منزله یک عمل واقعی تغییردهنده واقعیت به خودی خود در نظر میگیرد) ادامه مییابد.
آیا فهم مساله خودمحوری میتواند به بهتر شدن بهداشت روانی کودکان یا والدین کمک کند؟
بله، چون کودک خودمحور بین نقطه نظر خود و نقطهنظر دیگران تفاوتی قایل نیست و تصور میکند جهانی که خود مینگرد، همان جهانی است که دیگری نیز مینگرد. غالبا میتوان شاهد بود که یک کودک وقتی در کنار مادرش به صفحههای کتابی نگاه میکند، این تصور را دارد که مادرش نیز در همان لحظه، همان صفحه را میبیند و بنابر همین تصور، از مادر که فقط جلد کتاب را میبیند با سماجت میخواهد که رویداد تصویر را برای او شرح دهد، بیآنکه کتاب را به سوی او برگردانده باشد. این عدم تمایز بین نقطهنظر در رویدادهای مختلف به چشم میخورد و دانستن این نکات به ما کمک میکند که سطح توقعات خودمان را از فرد معقول کرده و برای آموزش به او با توجه به رشد شناختیاش اقدام درستی انجام دهیم.
خودمحوری در بزرگسالان چه دستهبندیهایی دارد؟
اگر بزرگسالان به مرحله تفکر انتزاعی و رشدشناختی متناسب با سن خود نرسیده باشند، هر چند در زمینههای رشدی دیگری هم پیشرفت کرده باشند، مثل کودکان خودمحور رفتار میکنند! این خودمحوریها دو نوع است:
• خودمحوریهای غیرمستقیم که در آنها فرد مساله را صرفا با «من» خود در ارتباط میگذارد و حکم میکند.
• خودمحوریهای اجتماعی که همراه است با نپذیرفتن قواعد بازیهای اجتماعی.